استاد محمدعلی بهمنی چقدر خوب میگه که یعنی باب دل من میگه هااااا

ساخت وبلاگ

نگذاشت بی خوابی بدست آرم تو را امشب

ها… سایه‌ای دیدم شبیهت نیست، اما حیف‌

ای کاش می‌دیدم به چشمانم خطا امشب

هر شب صدای پای تو می‌آمد از هر چیز

حتی ز برگی هم نمی‌آید صدا امشب

امشب ز پشت ابر‌ها بیرون نیامد ماه

بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه‌ها را یک نفس هم نیست

شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی‌آرم تو که می‌دانی از دیشب

باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب

ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من

آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب

+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم مهر ۱۴۰۲ ساعت 5:56 توسط من  | 

دوستانه...
ما را در سایت دوستانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narnya1375o بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 27 مهر 1402 ساعت: 14:30